نوشته شده توسط : ali

بنا به تعریف ماده 162 قانون تجارت شرکت مختلط سهامی شرکتی است که در تحت اسم مخصوصی بین یک عده شرکای سهامی و یک یا چند نفر شریک ضامن تشکیل می شود.
شرکای سهامی ( عادی ) ، کسانی هستند که سرمایه آن ها به صورت سهام دارای ارزش واحد ( متساوی القیمه ) درآمده و مسئولیت آن ها محدود به میزان سرمایه ای است که در شرکت دارند.
شریک ضامن کسی است که سرمایه او به صورت سهام درنیامده و مسئول کلیه قروضی است که ممکن است علاوه بر دارایی شرکت پیدا شود. در صورت تعدد شریک ضامن ، مسئولیت آن ها در مقابل طلبکاران و روابط آن ها با یکدیگر تابع مقررات شریک تضامنی است.

    ورشکستگی شرکت

در صورتی که شرکت بر اثر ضررهای وارده دچار وقفه ای در پرداخت دیون خود گردد، ورشکسته می شود و چند حالت ممکن است پیش آید :
1- اگر تمام قیمت سهام شرکای سهامی پرداخت شده باشد که در این صورت بدهی ها را فقط شرکای ضامن باید بپردازد.
2- در صورتی که شرکای سهامی تمام قیمت سهام خود را نپرداخته باشند، مدیر تصفیه آنچه را که بر عهده آن ها باقی است وصول می کند. ( ماده 173 قانون تجارت ) . زیرا مدیر تصفیه قائم مقام شرکت و مامور وصول مطالبات آن است و وجوهی را که شرکاء نپرداخته اند از آن ها وصول می کند. از طرف دیگر چون باید بدهی های شرکت را بپردازد، مطالباتی را که از محل اصل سرمایه باقی است ؛ وصول و در میان بستانکاران تقسیم می کند.
3- برحسب این که شرکای ضلمن مسئول کلیه قروض هستند اعم از این که همه سهم الشرکه را پرداخته را نپرداخته باشند، باید بدهی های شرکت را بپردازند.
4- به موجب ماده ( 175 ) قانون تجارت " اگر شرکت مختلط سهامی ورشکسته شود ؛ تا قروض شرکت از دارایی آن تادیه نشده است طلبکاران شخصی شرکای ضامن حقی به دارایی شرکت ندارند ".
بنابراین پس از تصفیه قروض شرکت ، طلبکاران شخصی شرکای ضامن حق خواهند داشت از آن قسمت از دارایی شرکت که تعلق به شرکای ضامن دارد ؛ مطالبات خود را وصول نمایند.

    ورشکستگی شرکاء

طبق ماده ( 171 ) قانون تجارت ، ورشکستگی هیچ یک از شرکای ضامن موجب انحلال شرکت نخواهد شد ؛ مگر در مورد ماده ( 138 ) قانون تجارت که می گوید : " در مورد ورشکستگی یکی از شرکای ضامن، انحلال وقتی صورت می گیرد که مدیر تصفیه کتباَ تقاضای انحلال شرکت را نموده باشد و از تقاضای مزبور شش ماه گذشته و شرکت، مدیر تصفیه را از تقاضای انحلال منصرف نکرده باشد ".

    بطلان شرکت

به موجب ماده ( 177 ) قانون تجارت : " هر شرکت مختلط سهامی که برخلاف مواد ( 28 ) ، ( 29 ) ، ( 39 ) و ( 50 ) قانون مذکور تشکیل شود ؛ باطل است. لیکن شرکاء نمی توانند در مقابل اشخاص ثالث به این بطلان استناد نمایند.
مواد مذکور ناظر به پرداخت ثلث سرمایه و تعهد بقیه و تحویل سرمایه غیرنقدی و رعایت حد نصاب قانونی در مورد سهام یا قطعات سهام از حیث قیمت و سرمایه و شرایط صدور سهام و تصدیق موقت و انعکاس مواد مزبور ضمن اساسنامه و اظهارنامه تسلیمی به اداره ثبت شرکت ها است ؛ که در صورت عدم رعایت آن ها شرکت باطل است.
مواردی که دعوی بطلان و دعوی خسارت از بطلان و دعوی خسارت و بطلان تواماَ پذیرفته نمی شوند عبارتند از :
1- اگر قبل از اقامه دعوی برای بطلان شرکت و عملیات آن موجبات بطلان مرتفع شود.
2- هر گاه مقرر شده باشد که مجمع عمومی مخصوصی برای رفع موجبات بطلان منعقد شود و دعوت اعضاء نیز برای انعقاد مجمع موافق اساسنامه به عمل آمده باشد. از تاریخ دعوت مجمع ، دعوی بطلان در دادگاه پذیرفته نخواهد شد ؛ مگر این که مجمع عمومی موجبات بطلان را مرتفع ننماید.
موردی که دعوت خسارت پذیرفته نمی شود ؛ هنگامی است که از تاریخ رفع موجبات بطلان یک سال منقضی شده باشد و اشخاص از جهت معاملاتی که با ایشان شده است و به استناد اموری که موجب بطلان بوده، دعوی خسارت نکرده باشند.
موردی که دعوی بطلان و خسارت هیچ کدام پذیرفته نیست ، آن است که از تاریخ حدوث سبب بطلان ، ده سال گذشته و اقامه دعوی بطلان و خسارت نشده باشد.

    انحلال شرکت

موارد انحلال شرکت مختلط سهامی طلق ماده ( 181 ق. ت ) به شرح ذیل است :
1- وقتی که شرکت، مقصودی را که برای آن تشکیل شده انجام داده و یا انجام آن غیرممکن باشد.
2- زمانی که شرکت برای مدت معینی اشکیل و مدت مزبور منقضی شده باشد.
3- در صورتی که شرکت ورشکسته شود.
4- فوت یا حجر شرکای ضامن
5- تصمیم مجمع عمومی با اکثریت آراء و رضایت شرکای ضامن
6- فوت یا حجر شرکای ضامن
7- ورشکستگی یکی از شرکای ضامن در صورت تقاضای مدیر تصفی ه
8- حکم دادگاه



:: بازدید از این مطلب : 33
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 8 بهمن 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ali

برخلاف شرکت سهامی که در آن ها تشریفات انتخاب مدیران به روشنی از سوی قانون گذار پیش بینی شده، در شرکت بامسئولیت محدود این امر به سکوت برگزار گردیده است. در هر حال، انتخاب مدیران به وسیله شرکا و مطابق مقررات ماده 106 قانون تجارت صورت می گیرد ، که طبق آن :
" تصمیمات راجع به شرکت باید به اکثریت لااقل نصف سرمایه اتخاذ شود – اگر در دفعه اول این اکثریت حاصل نشد باید تمام شرکا مجدداَ دعوت شوند در این صورت تصمیمات به اکثریت عددی شرکا اتخاذ می شود اگرچه اکثریت مزبور دارای نصف سرمایه نباشد ... "
اساسنامه می تواند سکوت قانون گذار را با وضع مقررات ناظر بر شرایط و شیوه انتخاب مدیران جبران نماید. چرا که در قانون تجارت اصولاَ در رابطه با کارکرد مدیران هیچ گونه یش بینی وجود ندارد. بلکه تنها به قاعده حاکم بر حدود اختیارات ایشان اشاره رفته است.
نکته ای که در این رابطه قابل طرح به نظر می رسد شمول حکم ماده 106 بر انتخاب مدیران است. بدین معنی که آیا عبارت " تصمیمات راجع به شرکت " دربرگیرنده انتخاب مدیر شرکت هم است. با توجه به آنکه در قانون تجارت حکم دیگری راجع به نحوه و حد نصاب تصمیم شرکا در انتخاب مدیران ذکر نگردیده، ناگزیر باید انتخاب مدیران را تابع اکثریت مذکور در آن ماده دانست. این نتیجه به خوبی تفاوت روشن میان انتخاب مدیران در دو شرکت سهامی و مسئولیت محدود را به نمایش می گذارد که به موجب آن :
اولاَ ، در شرکت سهامی مطابق ماده 88 لایحه اصلاحی قانون تجارت 1347، این انتخاب با اکثریت نسبی انجام می گیرد ، در حالی که در شرکت مسئولیت محدود مدیران با " اکثریت لااقل نصف سرمایه " در جلسه نخست و " اکثریت عددی شرکا " در نشست دوم صورت می پذیرد.
ثانیاَ ، در انتخاب مدیران در شرکت سهامی بیش از نصف آراء حاضر معیار تصمیم گیری است ، در حالی که در شرکت مسئولیت محدود بدون ذکر آراء حاضر، دارندگان حداقل نصف کل سرمایه شرکت مد نظر است.
ثالثاَ ، در شرکت سهامی در جلسه دوم ملاک تصمیم گیری همچنان سرمایه است در حالی که در شرکت با مسئولیت محدود معیار اکثریت عددی شرکا است.
در رابطه با با برکناری مدیران ، هیچ گونه راه حلی در قانون تجارت پیش بینی نشده، و همین امر موجب اختلاف میان نویسندگان حقوقی گردیده است. در این میان برخی معتقدند در مواردی که دلیل موجهی برای کنار گذاشتن مدیر در دست است ، شرکا راساَ مجاز به کنار گذاشتن وی نبوده و بایستی به دادگاه مراجعه نمایند، و حتی از این هم فراتر رفته گفته اند که اصولاَ شرکا حق برکناری مدیر را ندارند. دکتر ستوده تهرانی با نقد دیدگاه های بالا و بدون آنکه دیدگاه خود را به روشنی بیان دارد ، به نظر می رسد گرایش به دیدگاهی دارد که اگر شرکا بدون دلیل مدیر شرکت از کار کنار بگذارند باید خسارات وارد بر وی را جبران نمایند. همین حکم نسبت به مدیری که بدون دلیل از سمت خود کناره گیرد، نیز حکومت دارد. برخی دیگر برکناری مدیر از سوی شرکا در شرایط خاص و یا کناره گیری بی موقع مدیر را که سبب خسارت گردد موجب مسئولیت دانسته اند.
دکتر عرفانی با توصیف رابطه مدیران و شرکت با مسئولیت محدود به وکالت بر این باور است که " در صورتی که مدیر یا مدیران شرکت با مسئولیت محدود با ارتکاب تقصیر ( مانند ترک شرکت به قصد اضرار ) موجب ضرر شرکت را فراهم سازند شرکا با توجه به اصول عام پیش بینی شده در حقوق مدنی که به موجب آن موکل حق عزل وکیل خود را دارد ، مجمع عمومی را تشکیل داده و با در دست داشتن ادله موجه و رعایت حد نصاب اتخاذ تصمیم در مجمع ، مدیر مقصر را عزل و مراتب را به اداره ثبت شرکت ها اعلام می نمایند ."
تحلیل بالا متضمن دو کاستی است : نخست آنکه ، بدون توجه به ماهیت شرکت تجاری و پیچیدگی های آن  و نیز لزوم شرایطی علاوه بر امانتداری برای مدیر ( وکیل ) ، صرفاَ به مفهوم و آثار وکالت در حقوق مدنی توجه شده است. دومین و چشمگیرترین ایراد ، عدم ارائه راه حل فراگیر برای امکان برکناری مدیران از سوی شرکت است . حال اگر شرکا مدیری را فاقد توانایی فردی و ویژگی های کارشناسی برای اداره شرکت دانسته و بدون ارتکاب تقصیر از سوی وی ، اقدام به برکناری او نمایند، آیا باز هم باید غرامت بپردازند ؟
افزون بر آن و برخلاف دیدگاه بالا، حتی در وکالت در مفهوم حقوق مدنی با توجه به ماهیت آن، که عقدی جایز است ، برکناری مدیر از سوی شرکا و مجمع نیاز به هیچ دلیل خاصی نداشته و نباید مستلزم پرداخت خسارت به مدیر برکنار شده به علت غیرموجه بودن عزل وی باشد. در عین حال، چنانچه قرارداد شرکت با مدیر دربرگیرنده شروط خاصی در این رابطه باشد، طرفین پایبند قیود و تعهدات فی ما بین خواهند بود .
به نظر می رسد، باید از قاعده قائل شدن اختیار برکناری مدیر برای همان مرجعی که وی را انتخاب نموده پیروی نمود. در نتیجه، جز در موردی که خلاف آن در اساسنامه یا قرارداد میان شرکت بامسئولیت محدود و مدیر مقرر شده باشد، شرکا – مجمع عر زمان که بخواهند ، بدون نیاز به هیچ گونه دلیلی حق برکناری مدیر یا مدیران شرکت را دارند. لکن قانون گذار بایستی همان گونه که در مورد شرکت سهامی به امکان عزل اعضای هیئت مدیره اشاره دارد ، در خصوص شرکت مسئولیت محدود نیز صریحاَ وضع مقرره نماید.



:: بازدید از این مطلب : 18
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 8 بهمن 1397 | نظرات ()